در زمان صدر اسلام، مسجد محل پاسخگویی به نیازهای مردم بوده است؛ پیامبر اسلام (ص) پس از حضور در مدینه النبی اولین پایههای تمدن اسلامی را با تأسیس مسجد بنا مینهند و همه امور شهر اعم از فعالیتهای عبادی، تجاری، اجتماعی و ... را به مسجد مرتبط میکنند. مسجد را میتوان مرکز نهضت سیاسی پیامبر اکرم (ص) نیز دانست.
در واقع ایجاد و پایه گذاری مرکزی برای عبادت و بندگی مسلمانان و همچنین حل و فصل امور سیاسی، قضایی، آموزشی و حتی نظامی آنان، موضوعی بسیار حیاتی و ضروری بود که با پایه گذاری «مسجد» محقق شد.
اثربخشی و نقش آفرینی اجتماعی و سیاسی مسجد همچنان ادامه داشت تا آنجاکه در طول تاریخ اسلام، حرکتها و نهضتهای آزادی بخش و مقدسی همچون نهضت سربداران در قرن هشتم هجری، نهضت تنباکو و جنبش مشروطه، از مسجدها ریشه گرفت. در آغازین روزهای انقلاب اسلامی و حتی پیش از آن نیز نقش مساجد در مناسبات اجتماعی کاملا مشهود بود و انقلاب اسلامی برخاسته از مسجد، خانه خداست؛ به نحوی که امام خمینی (ره) پایگاه و سنگر انقلاب را مساجد میدانستند و به حفظ مساجد به همان شکل تأکید داشتند.
معمارِ این انقلاب، به مسجد این طور نگاه میکند: «مساجد باید مجتمع بشود از جوان ها، اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل میکند، چه گرفتاریها را حل میکند، این طور بی حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد».
به بیانات رهبر معظم انقلاب هم که مراجعه میکنیم، ایشان در وصف مساجد میفرمایند: «مسجد اهمیت دارد، پایگاه است؛ همچنان که معروف شده در زبان ها، واقعا پایگاه است. نه فقط پایگاه برای فلان مسئله اجتماعی، [بلکه]مسجد میتواند پایگاه همه کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله با دشمن و زمینه سازی برای ایجاد تمدن اسلامی و بصیرت افزایی افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است».
مساجد صرفا سازههایی کالبدی نیستند و روح و معنویت جاری در مساجد، عمدهترین دلیل اهمیت آن هاست؛ اما امروز کمتر میتوانیم مساجد را در جایگاهی متصور شویم که بتواند نقش مهم و کلیدی در رویدادهای محله، شهر و استان و حتی یک کشور داشته باشد، هرچند هنوز هم موارد محدودی وجود دارند که مسجد محور اصلی محلات است.
در بدو انقلاب این مصادیق به صورت برجسته در برخی مساجد شهر مشهد وجود داشت که از آن جمله میتوان به چهار مسجد «فقیه سبزواری» در طلاب، «کرامت» در چهارراه شهدا، «بناها» در میدان شهدا و «مسجد امام حسن مجتبی (ع)» در خیابان آخوند خراسانی اشاره کرد که پیشتاز حرکتهای مهم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بودند.
البته باید توجه داشت که در گذشته، مساجد نه تنها از لحاظ کارکرد و محتوا برجستگی داشتند، بلکه در بافت سنتی شهرها نیز در شکل دهی فضاها و سلسله مراتب شهر نقش اساسی داشتند؛ به طوری که کلیدیترین ساختمانها و بناهای شهر پیرامون مسجد ساخته شده و محل ساخت مساجد در یکی از بهترین نقاط آبادی، شهر و محلات تعیین میشد.
به طور کلی، محوریت معنای معماری ما، به تمام معنا، مساجد بوده اند و این در حالی است که اکنون فهم این مطلب کمی دشوار شده و ما عادت کرده ایم که مساجد را مستقل و جدا از بافت شهری و بدون در نظر گرفتن تأثیر گذاری معماری آن بر بافت شهری و محلهای تعریف کنیم.
در تمدن اسلامی مساجد علاوه بر اینکه عامل تشکیل شهرها بوده اند، تعیین کننده الگوی کلی و هویت مشترک شهرهای اسلامی به شمار میرفته اند. میتوان از میدان امام خمینی (ره) یا همان نقش جهان اصفهان به عنوان یک میدان هویتی تمدنی نام برد؛ چرا که از طرفی مسجد امام (ره) در جنوب میدان با کاشیهای بزرگ و گنبدی آبی رنگ قد برافراشته و از طرف دیگر، مسجد شیخ لطف ا... به عنوان مدرسه در قسمت شرقی میدان قرار گرفته است و عالی قاپو به عنوان محل حکومت به جامانده از دوران صفوی، در قسمت غربی این میدان قرار دارد.
در آخر، بازار قیصریه در جنوب این میدان واقع شده و ترکیب زیبایی از اقتصاد و سیاست را ذیل فرهنگ با محوریت مسجد شاهد هستیم؛ بنابراین در نگاه تمدن اسلامی، «مسجد» محور سایر مراکز و مبنای هویت بخشی به نقاط اطراف خود است.
به همین منظور قرار گرفتن عمده مساجد محلی در مسیرهای دسترسی و برخورداری این مراکز از خدمات جانبی نظیر پارکینگ خودرو، ایستگاههای حمل ونقل عمومی، مراکز عمومی مثل مدرسه، بازار و امثالهم و امکان سرویس دهی هم زمان به همه مراجعه کنندگان، علاوه بر اینکه برای ساکنان محلات مشکلاتی را ایجاد نمیکنند، چنین طراحی شهری از مساجد، به تناسب توسعه فضایی با کارکردهای محلهای و آرام سازی سیمای ساختاری محلات منتهی میشود.
هرچند رویکرد مسجد محوری از شعارهای محبوب بسیاری از مسئولان، از گذشته تاکنون بوده، اما هنوز شاهد رونق مساجد به شکل گذشته نیستیم؛ امروزه غفلت از جایگاه مساجد انکار ناپذیر است و نمیتوان با شعار مسجد محوری و صرفا نگاه تک بُعدی به این مقوله، ساختار مساجد را مانند قبل داشته باشیم.
دوره ششم مدیریت شهری مشهدالرضا (ع)، بر همین اساس و در راستای تحقق شعار مسجدمحوری، سال گذشته طرحی مترقی را به تصویب رساند که در آن شهرداری مکلف شد با هماهنگی دستگاههای ذی ربط از جمله مرکز رسیدگی به امور مساجد، نسبت به ارتقای نقش و جایگاه مساجد در محلات اقداماتی را انجام دهد که این اقدامات به دور از نگاه تک بعدی بلکه با نگاهی جامع در ابعاد مختلف تکالیفی را برای هر یک از حوزههای خدمات شهری، حمل و نقل و ترافیک، شهرسازی و فرهنگی اجتماعی تعیین کرده است.
این در حالی است که پس از مشهد مقدس، دیگرکلان شهرها نیز طرحهایی را به همین منظور به تصویب رسانده اند و در سطح کلان نیز در برنامه هفتم توسعه دولت مکلف شده است طرح مسجد محوری را پس از طی تشریفات قانونی، تهیه و به تصویب هیئت وزیران برساند.
امید است این طرحها و لوایح هر چه زودتر اجرایی شود و مشهدالرضا (ع) به عنوان پایتخت معنوی کشور عزیزمان در این امر پیشتاز باشد و شاهد ارتقای نقش مساجد به جایگاه اصلی خود باشیم؛ دهه آخر ماه شعبان به عنوان دهه تعظیم و تکریم مساجد، بهانه مغتنمی برای این نوشتار بود و ان شاءا... سببی باشد برای اهتمام و هم افزایی بیشتر دستگاههای مسئول و متولی جهت تحقق «مسجد محوری».